به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر
در جریان پایان نامه، تجربه ی دیگری دست داد. یک روز استاد راهنمای من به یک عددی که گزارش کرده بودم گیر داد و مرا مواخذه کرد. مواخذه ی سختی بود اما در میان حرفهایش عبارتی مرا به تفکر واداشت: حساب و کتاب! ناخودآگاه یاد حساب و کتاب آن جهان افتادم. این مطلب بالاخره تموم شد، اما این مواخذه ی یک استاده راهنما از دانشجوی خود بود. حساب و کتاب آن دنیا به مراتب شدیدتر و سخت تر است. از هر جنبه بنگریم، قابل قیاس نیست. نه استاد حسابگر روز جزا است (معاذالله) نه حساب، حساب اعمال و نه جزا، جزای خدا. اگر کسی در جلسه ی دفاع از پایان نامه موفق نشه یعنی نمره اش کم بشه، یعنی چقدر؟ 16-17 نمره ی کمیه! اما اتفاق مهمی نمی افتد! کمتر بشه چی؟ قانونا در بدترین شرایط فرد باید برود و اشکالات پایان نامه اش را رفع کند. این دفاعی که این همه ازش میترسن آخرش اینه! بازگشت! اما اون دنیا و حساب کتابش. نه اونجا بازگشتی نیست، حسابت بد باشه چی میشه؟ نوشته شده توسط مصطفی در دوشنبه 86/7/2 و ساعت 9:40 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|